نوآوري به معني ابتكار، ابداع و در مواردي نيز به معني بدعت گذاري است. نوآوري ريشه در ادراك دارد و در اثر ديدن اشيا و پديده ها از زاويه هاي نو و گاهي نيز محصول خلاقيت در انسان است؛ و از اين رو پيوند عميق و ارتباط وثيقي با خلاقيت دارد. نوانديشي وصفي براي فرد يا جامعه اي است كه داراي انديشه هاي نوين است.
شكوفايي نيز از شكفتن، بازشدن غنچه، پديدار شدن و آشكار شدن است. شكوفايي نيز نوعي خلاقيت است. نوآوري همچون «دانش» و شكوفايي همچون «فناوري» است؛ يعني شكوفايي، كاربرد نوآوري و به صحنه زندگي كشاندن آن است. صرف نظر از تعاريف اصطلاحي كه براي اين دو واژه در علوم مختلف بويژه مديريت وجود دارد، در آيات قرآن و روايات اهل بيت(ع) نسبت به اين مفهوم، خصوصيات و ويژگيها، ريشه ها و عوامل، آثار و نتايج، ضرورتها و الزامها و مصاديق و نمونه هاي آن، تصريحات و اشارات فراواني وجود دارد.
در اين مقاله، به نمونه هايي از موارد فوق پرداخته ايم. بديهي است، شرح و تفصيل هر يك، به مقالات متعدد ديگري نياز دارد و در اينجا فقط به اصل مطلب اشاره مي شود.
الف: بعضي از اسماء و صفات الهي دربردارنده مفهوم نوآوري بوده و شكوفا نمودن را مي رساند. از جمله:
الخالق: ا... خالق كل شيئ (زمر49)
الباري: هو البارئ المصور له الاسماءالحسني (حشر / 24)
بارئ همان خالق است كه با نوآوري و بدون مواد قبلي چيزي را آفريده است.
البديع: بديع السموات و الارض (بقره /117 و انعام /110)
بديع به معني مبدع و ابداع كننده است و خداوند كه موجودات را نو و بدون سابقه و پيشينه قبلي و بدون نقشه و مثال آفريده، بديع است.
همچنين، اسماء ديگر پروردگار عالم همچون مصور، فاطر، مبدي، كاشف، باسط، منشئ، قابض، باعث، معلن، مبين، مبين، و اسع، موسع، مفصل، فتاح، فالق، فارق، فارج و فاتح همگي متضمن معنا و مفهوم نوآوري، ايجاد و شكوفايي، پديد آورندگي، گشايش دهندگي، كار گشايي، برطرف كنندگي، باز كنندگي، پيونددهندگي، آشكاركنندگي، نخستين آفريني، نوآفريني و امثال آن است كه در آيات و روايات آورده شده است.
البته، جامع ترين نام كه در بردارنده همه مضامين فوق است همان رب در رب العالمين است كه همه هستي را و كل هستي و اجزاي آن را از عدم و با ابداع آفريده و پرورش داده و شكوفا نموده است.
از آيه 29 سوره الرحمن(يسئله من في السموات و الارض كل يوم هو في شأن) استفاده مي شود كه خداوند پيوسته ما را به تفكر در آفرينش و نوآوري مستمر الهي رهنمون مي سازد.
ب)- پيامبر(ص) و امت او در قرآن پديده اي نو و داراي ويژگي نوشوندگي، زايندگي، بالندگي، فزايندگي و گستردگي و مانند آن هستند. اصولاً ظهور اديان الهي به منظور شكوفايي و نوآوري در هدايت انسانها بوده است.
بر اساس «و مثلهم في الانجيِل كزرع» مثل پيروان صادق و مخلص پيامبراكرم(ص)، در كتاب آسماني مسيحيان؛ مسلمانان براي دستيابي به نوآوري بايد داراي ويژگيهاي پنجگانه زير باشند:
1 تنها و محدود نباشند، بلكه جوانه زننده و زاينده است؛ به عبارت ديگر، عقيم و نازا نيست؛ بلكه همواره در حال توليد و تكثير است.
2 در راه «تقويت» دين تلاش كند و موانع رشد را از سر راهش بردارد.
3 در سايه اين حمايت و تقويت «استحكام» مي يابند.
4 به «استقلال» دست مي يابد.
5 «يعجب الزراع ليغيظ بهم الكفار» رشد و نمو و توليد و تكثير اين مزرعه با بركت، به قدري زياد و چشمگير است كه زراعت كاران و كشاورزان را در حيرت و شگفتي فرو مي برد، به گونه اي كه آنها از تعجب انگشت بر دهان مي گذارند، زيرا برخي از اين درختان و گياهان در مدت كوتاهي سراسر باغ را مي پوشاند ولي در مقابل، كافران در خشم فرو مي روند. خلاصه اين كه، طبق اين آيه شريفه، برخي از اصحاب پيامبر به مزرعه اي زاينده و بالنده تشبيه شده اند و به خاطر ايمان و عمل صالح شان، بشارت «مغفرت» و «اجر عظيم» داده شده اند. (مكارم شيرازي، مثالهاي زيباي قرآني ص218)
همچنين، شأن نزول آيات فوق يعني داستان صلح حديبيه و نوآوري پيامبر(ص) در برخورد با مشركان و حركت جهل و بدون سلاح و با لباس احرام به سمت مكه و در هم شكستن همه تصورات مشركان مصداق بارزي از نوآوري است كه آثار بسيار فراوان از خود داشته و اين همان فتح المبين مذكور در آغاز سوره فتح است.
سنت پروردگار در اين است كه بدون پويايي و تغيير و نوآوري به دست انسانها، سرنوشت دنيا و آخرت آنها دگرگون نخواهد شد. و اين انسانها هستند كه با ايجاد تغيير در درون جان خود و در جامعه و پيرامون خود، امداد و عنايتهاي الهي را براي خود جلب مي نمايند.
ج)- چون به آنان گفته شود از آنچه خدا نازل كرده است پيروي كنيد، مي گويند نه بلكه از چيزي كه پدران خود را بر آن يافته ايم پيروي مي كنيم، آيا هر چند پدرانشان چيزي را درك نمي كرده و به راه صواب نمي رفته اند، باز هم درخور پيروي هستند.
از نظر قرآن نوانديشي و نوآوري در انديشه براي اصلاح گذشته يك اصل مسلم و ضروري است زيرا قرآن تقليد از باورهاي باطل و كهنه پدران را بسيار نكوهش كرده و به خردورزي و راهيابي دعوت مي كند. قرآن انسانها را به نو انديشي در مسير هدايت دعوت كرده تا هم خردهاي آنان را بيدار نمايد و هم راه هاي تازه اي را فراروي انسانها بگشايد و آنها را به هدايت برساند. به همين دليل، دعوت به فكر، علم، عقل، تدبر، حكمت، نور و امثال آن در آيات زيادي مورد تأكيد قرار گرفته است و انسانهاي هدايت يافته را مردگاني كه زنده شده اند دانسته و براي آنان نور هدايتگر قرار داده است.
(يخرجهم من الظلمات الي النور انعام/122)؛ ماندن در ظلمات و جهل و نداشتن نوانديشي و پويايي در عرصه فكر و انديشه، باعث محروميت از هدايت و نكوهش پروردگار است.
(و چون به آنان گفته شود به سوي آنچه خدا نازل كرده و به سو ي پيامبرش بياييد، مي گويند آنچه پدران خود را بر آن يافته ايم، ما را بس است. آيا هر چند پدرانشان چيزي نمي دانستند و هدايت نيافته بودند؟ مائده /104)
بنابراين، نوانديشي و پويايي فكري جوهره تفكر ديني است و ايستايي تأثير نپذيرفتن از شرايط حق، كفر است.
(در حقيقت، كساني را كه كفر ورزيده اند چه بيمشان بدهي و چه بيمشان ندهي برايشان يكسان است و ايمان نخواهند آورد). اگر كسي هشدار پيامبران را كه رساترين و مؤثرترين هشدارهاست، نشنود به دليل اين است كه حس بويايي در آنها مرده است و همچون سنگ سخت شده اند و ديگر هيچ اميدي به خير و تكامل آنها نيست.
د)- قرآن به دانش، پژوهش، تو ليد علم و فهم عميق و استنباط، ارزش فوق العاده داده و جامعه مؤمنين را مكلف نموده است تا پيوسته نياز علمي و فكري خود را با تفقه در دين تحصيل نمايند.
شايسته نيست مؤمنان همگي كوچ كنند، پس چرا از هر فرقه اي از آنان دسته اي كوچ نمي كنند تا دسته اي بمانند و در دين آگاهي پيدا كنند. (تو به/ 122)
دعوت به فهم عميق و ژرف از دين در اسلام مورد تأكيد است و آنان كه نمي دانند بايد از آنان كه مي دانند بپرسند و سؤال كردن يك ارزش است: فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لاتعلمون (نحل/43)
در سوره نساء آيه 83 در صورت عدم توان بر حل مسأله، دستور داده مسائل خود را نزد كساني ببريد كه از توانايي استنباط (پويايي و توانايي فكري و علمي) برخوردارند.
همچنين، دعوت به فكر، نقد، انديشه و خرد ورزي در قرآن، دعوت به نوآوري و پويايي فكري و شكوفايي ذهني و علمي و كشف و فهم و ادراك مجهولات و معلوم نمودن نادانسته هاست.
و)- در قرآن مصاديق متعددي از نوآوري را براي شناساندن و آموزش دادن آن به مسلمانان ذكر نموده است:
- در سوره انبياء آيه 58 ابراهيم رشد يافته را (و لقد آتينا ابراهيم رشده من قبل) و نوآوري و ابتكار او را در بيدار كردن فطرت بت پرستان بيان كرده و كيد و نقشه او را مبني بر اينكه بتها را شكسته و تبر را به دوش بت بزرگ قرار داد، به عنوان ابتكار بسيار مؤثر او بيان مي كند.
- در سوره كهف آيه 92، نوآوري ذوالقرنين در ساخت سد به عنوان مانع يأجوج و ماجوج را بيان كرده و از آن به عنوان رحمت پروردگار ياد نموده است.(قال هذا رحمة من ربي).
در پرتو همين آموزه هاي قرآني بود كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) و مسلمانان در موارد متعدد با ابتكار عمل و خلاقيت خود، به نوآوريهاي بزرگي اقدام نموده و تمدن بزرگ اسلامي را شكل دادند. از جمله، حفر خندق در جنگ احزاب، تشكيل شوراي مشورتي در جنگ احد و بسياري از احكامي كه توسط معصومين(ع) بيان شده، نوآوريهاي اثر بخش و كارآمدي بود كه باعث رونق و توسعه اسلام گرديد. همچنانكه اصل انقلاب اسلامي توسط پيامبر(ص) در فضاي سنگين جاهليت، نوآوري و همه معارفي را كه اين پيامبر امي و درس ناخوانده براي بشر آورده، در جهت شكوفايي استعدادها و تو سعه مادي و معنوي زندگي انسانها بوده است.
انقلاب اسلامي مردم ايران نيز برگرفته از همين الگو و نوآوري در يك نظام مردم سالار ديني و در نظم موجود حاكم برجهان امروز، هم در كليات و هم در جزئيات خود، هم در راهبردها و هم در تاكتيك ها و در همه شوون فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي خود بوده است. آثار اين نوآوريها را در عرصه هاي گوناگون بخصوص دفاع مقدس شاهد بوده و هستيم و توفيقات نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در برابر توطئه هاي سنگين دشمنان، در پرتو خود باوري و نوآوريهاي برگرفته از آموزه هاي ديني و قرآني بوده است.
روشن است، كه نوآوري در آموزه هاي اسلامي هم براي فرد و هم براي جامعه معنادار بوده و در جهت مثبت و براي بهبود وضعيت موجود است و هرگز به معني ناديده گرفتن اصول و مباني و ترك سنتها و خروج از چارچوب شريعت و احكام الهي نيست؛ بلكه همان تو سعه خردورزي و پويايي فكري و اجتماعي و كسب علم و بينش نو و ميدان دادن به روح جستجوگري و كشف و راسخ شدن در علم و فقه عميق مي باشد.
مشابه آنچه در آيات قرآن مشاهده شد، در روايات و البته با تفصيل و تبيين به مراتب افزون تر در مورد نوآوري، خلاقيت و شكوفايي، عوامل مؤثر بر آن، شاخصها، الزامها و بايدها و نبايدهاي آن، مطالب فراواني آمده است. در اين بخش از مقاله تنها به ذكر نمونه هايي از روايات كه به اصل موضوع مرتبط مي شود اشاره شده و توجه به اين نكته را ضروري دانسته كه بحث جامع از اين موضوع در روايات، زمان و محل ديگري را مي طلبد.
1. علي(ع): عقل غريزه اي است كه با علم و تجربه رشد مي كند.
2. پيامبر(ص): همه خو بيها را با عقل مي توان به دست آورد (البحار/ج/43)
3. پيامبر(ص): انسان با عقلش انسان است (الحياة ج/43)
4. علي(ع): فكر آينه اي بدون زنگار است (الحياة ج/48)
5. علي(ع): كسي كه چشم انديشه اش را بيدار بدارد، به نهايت و آخر مطلوبش خواهد رسيد
6. علي(ع): اي كميل، هيچ حركتي نيست مگر آنكه تو در آن محتاج شناخت هستي. (البحار/ج1/35)
7. امام صادق(ع): كسي كه در آموخته هاي خويش بيشتر انديشه كند، علم خود را استوارتر كرده و نكته هايي را در مي يابد كه دست نايافتني است. (ميزان الحكمه/ج10/ص4712)
8.امام علي(ع): اهل بينش كسي است كه بشنود و بينديشد و ببيند و با بينش در آن درنگ و از رخدادها پند گيرد و بهره مند شود و خود را از پرتگاه هانگاه دارد.
(نهج البلاغه / ح153)
9. پيامبر(ص): اگر دو روز كسي برابر باشد ملعون است، اگر فرداي كسي بهتر از امروزش باشد مقبول است. اگر كسي در پي تدارك كاستي در عمل خود نباشد، كاستي در عقلش خواهد بود و اگر كسي در عمل و عقل كاستي داشته باشد عدمش از وجودش بهتر است. (خرمشاهي، پيام پيامبر، ص8444)
مؤلفه هاي نوآوري و شكوفايي در آيات و روايات ؛ نو انديشي جوهره تفكر ديني
پدیدآورحسن علیاکبری
نشریهروزنامه قدس
تاریخ انتشار1388/01/27
2475 بازدید
مؤلفه هاي نوآوري و شكوفايي در آيات و روايات ؛ نو انديشي جوهره تفكر ديني
دكتر حسن علي اكبري